یکی از دوستان پرسید که داستان من و عشقم چطور رقم خورد؟منم تصمیم گرفتم اینجا بنویسم تا همه بدونن
داستان من و عشقم از چت کردن شروع شد
بهش میگفتم داداش درصورتیکه قلبم واسش تند تند میزد بالاخره بعد از یه هفته بهش گفتم سینا من نمیخوام داداشم باشی.اونم گفت منم نمیخوام آبجیم باشی ولی نمیدونستم چجوری بهت بگم:Dاینجوری شد که ما عشقمونو بهم ابراز کردیم و عاشق هم شدیم وجالب اینجاست بعداز اینکه عاشق هم شدیم عکس همدیگرو دیدیم;))
نظرات شما عزیزان:
|